تأثیر فرهنگ سازمانی بر اعضای سازمان به حدی است که میتوان با بررسی زوایای آن، نسبت به چگونگی رفتار، احساسات، دیدگاهها، و نگرش اعضای سازمان پی برد و واکنش احتمالی آنان را در قبال تحولات مورد ارزیابی، پیشبینی و هدایت کرد. با اهرم فرهنگ سازمانی، به سادگی میتوان انجام تغییرات را تسهیل کرد و جهت گیریهای جدید سازمان را پایدار کرد(الوانی، ۱۳۷۸، ۴۳)
هر سازمانی الگوهای اعتقادی، افسانهها، داستانها و آداب و رسومی دارد که خود متأثر از آن جامعه است و در هر زمانی آن را احاطه کرده و وجود آنها باعث میگردد تا اعضاء شناخت مشترکی پیدا کنند و نوعی یکرنگی و همسویی در بین آنها مشاهده گردد و این جاست که اعضاء با شناخت فرهنگ سازمانی قادر به پاسخگویی به سئوالات زیر خواهند بود:
سازمان دارای چه ماهیتی است و چه اهدافی را دنبال میکند؟
رفتار و عمل اعضای سازمان باید چگونه باشد؟ (ممیزاده، ۱۳۷۳، ۸۶)
به همین دلیل در مورد فرهنگ سازمانی، نقش و چگونگی تغییر و تحول آن، تحقیقات زیادی توسط محققین و دانشمندان مدیریت در جریان است. برگ» و هوردن اشتاین» در مورد اهمیت فرهنگ سازمانی بیان میدارند بالندگی سازمان به عنوان یک فرآیند برنامهریزی شده، با دگرگونی فرهنگ سازمانی برابر میباشد. در واقع هر گونه دگرگونی در سازمان بدون توجه به فرهنگ سازمانی، مؤثر واقع نمیشود. همچنین اگر مدیران در صدد تغییر عملکرد سازمان باشند، باید به عوامل متشکله فرهنگ سازمانی و تغییر آنها توجه داشته باشند. (زارعی متین، ۱۳۷۲، ۶۵)
جهت دانلود متن کامل
درباره این سایت